
مفهوم مدیریت منابع انسانی:
مدیریت منابع انسانی اصطلاحی نسبتا جدید است که از دهه 1970به بعد مطرح گردیده است. صاحبنظران مدیریت در بیان مسائل انسانی سازمان از واژههای مختلفی مانند، «کارگزینی» ، «اداره امور کارکنان» ، «مدیریت نیروی انسانی» ، «روابط صنعتی» ، «مدیریت اداره امور کارکنان و منابع انسانی» استفاده نمودهاند.
از سوی صاحبنظران، برای این اصطلاح تعاریف زیادی ارائه شده است که ما به اقتضای بحث، به ارائه دو تعریف از این تعریفها بسنده میکنیم.
اسفندیار سعادت مینویسد: «مدیریت منابع انسانی را شناسایی، انتخاب، استخدام، تربیت و پرورش نیروی انسانی به منظور نیل به اهداف سازمان تعریف کردهاند و منظور از منابع انسانی یک سازمان، تمام افرادی است که در سطوح مختلف سازمان مشغول به کارند» (سعادت،1384:6). سیدجوادین به نقل از درانا و تیچی[1] بعنوان جدیدترین تعریف از مدیریت منابع انسانی مینویسد : «مدیریت اداره کارکنان و منابع انسانی عبارت است از، شناسایی اهمیت نیروی کار سازمان بعنوان یک عنصر حیاتی در کسب اهداف سازمانی و استفاده چندگانه در فعالیتها و کارکردهای منابع انسانی به گونهای که به طور مؤثرو منصفانهای منافع فردی کارکنان، سازمان و جامعه را تضمین نماید» .(سيدجوادين،1382:40).
امروزه مدیریت منابع انسانی یکی از دانش های ضروری برای هدایت کارکنان سازمان است که شاید مهمترین مهارت برای تمام مدیران در سازمانها و تلاشهای گروهی به شمار می آید.بدون برخورداری از دانش مذکور نمی توان به اهداف متعالی انسانها و گروهها دست یافت (زارعی،1379:23).
مدیریت منابع انسانی عبارت است از ایجاد و توسعه برنامه هایی که از طریق آن ضمن بهبود توانایی های نیروی انسانی ، اهداف فردی و سازمانی نیز حاصل گردد.درواقع مدیریت منابع انسانی ،ایجاد ،پرورش و حفظ سرمایه های انسانی برای دستیابی به اهداف است.مدیران ، پرسنل یا نیروی انسانی افرادی هستندکه ضمن ایفای وظایف اجرایی مربوط به نیروی انسانی ، به عنوان مشاوران راهنما ، همفکری با مدیران اجرایی را در مورد موضوعات و امور مربوط به منابع انسانی سازمان بر عهده دارند.بنابراین دانش مدیریت منابع انسانی برای تمام مدیران ضروری است (زارعی،1379: 25).
بررسي فراز و فرودهاي توسعه منابع انساني نشان ميدهد كه امروزه نقش و اهميت نيروي انساني در رشد و توسعه سازمانها بيش از پيش نمايان گشته است. از اين رو در عصر جديد به «انسان» در مديريت بعنوان «سرمايهاي بيپايان» و با ارزش مينگرند. زيرا ديگر به خوبي روشن است كه كاهش سرمايه بالنده انساني منجر به كاهش بهرهوري و توليد ميشود. به عبارت ديگر متفكران علم مديريت بر اين اعتقادند كه كاركنان را بايد مبنا و ريشه اصلي بهبود كيفيت و بهرهوري دانست و آنها را مبناي اصلي فرآيند افزايش كارآيي و نوعي سرمايه به حساب آورد.
خصوصیاتی که برای سازمانها در آینده ذکر شده گویای این واقعیت است که در آینده سازمانهایی متفاوت از سازمانهای امروزی خواهیم داشت. رقابت جهانی ، ایجاد انگیزه در مهمترین عامل تولید(انسان)، سرعت در ارائه کالا و خدمات ،تغییر طرح سازمانی،طراحی مجدد مشاغل از ویژگیهای اجتناب ناپذیر سازمانها در آینده به نظر می رسند.(جزني،1388:23).
در این میان ، تغییر جهت سازمانها به سوی الکترونیکی نمودن فعالیتها امری بدیهی است و برای اینکه در عرصه رقابت کنونی باقی بمانند و ادامه حیات داشته باشند، می بایست طبق استراتژی روز عمل کنند.
سیستمهای بهداشتی درمانی نیز بعنوان سازمانهای پیشرو در استقرار سیستمهای مختلف مدیریتی و متعدد ، در ارائه خدمات به مراجعین ، در صدد الكترونیکی کردن فعالیتهای خود بویژه در بخش منابع انسانی و بررسی تأثیر آن بر توانمند سازی نیروی انسانی خود می باشند. از طرفی دیگر استفاده از این فن آوری ها در این مراکز باعث ارتقاء کیفیت خدمات مراقبت درمانی خواهد شد. لذا محقق بر آن است تا با بررسی تأثیر الکترونیکی کردن منابع انسانی بر توانمندسازی پرستاران شاغل در بیمارستان امیرالمومنین (ع) اراک بپردازد.
[1]– Derannaand &Tichy